داستان مجموعه
این مجموعه تلویزیونی داستان گروهی از بازماندگان سقوط پرواز ۸۱۵ اقیانوسیه بر فراز جزیرهای ناشناس در اقیانوس آرام است. سبک کلی این مجموعه تلویزیونی معماگونهاست و با یافتن هر پاسخ چندین سوال نو به وجود میآید.
در این مجموعه تلویزیونی از گذشته نمایی (به انگلیسی: flashback) به شدت استفاده میشود. معمولاً در هر قسمت از سریال یکی از شخصیتها (گاهی چند شخصیت) در مرکز توجه قرار میگیرد و در لابهلای داستان، گذشتهای از او نمایش داده میشود که اطلاعاتی مربوط به دورهٔ قبل از سوار شدن به پرواز به ما میدهد. در قسمتهای پایانی فصل سوم و قسمتهای پخش شدهٔ فصل چهارم، گاهی حالتی برعکس رخ میدهد به این نحو که تصاویری از آینده نمایش داده میشود (در اصطلاح سینمایی به این کار آینده نمایی (به انگلیسی: flashforward) گفته میشود).
پخش چهارمین فصل این مجموعهٔ تلویزیونی از ۳۱ ژانویه ۲۰۰۷ آغاز شد. قرار بود که این فصل شامل ۱۶ قسمت باشد که به خاطر اعتصاب اصناف نویسندگان آمریکا فقط ۸ قسمت آن ساخته شد. سپس قسمتهای دیگری نیز ساخته شد و پخش قسمتهای ۹ به بعد آن از ۲۴ آوریل ۲۰۰۸ شروع شد. فصل چهارم جمعاً ۱۴ بخش داشت که دو بخش انتهایی به طور پیوسته در تاریخ ۲۹ مه ۲۰۰۸ نمایش یافتند.
در مه ۲۰۰۷ اعلام شد که فصلهای چهارم، پنجم و ششم این سریال پخش خواهد شد و تا مه ۲۰۱۰، ۱۱۷ قسمت از آن تولید میشود.
این مجموعهٔ تلویزیونی توسط دیمون لیندلوف، جی. جی. آبراهامز و جفری لالیبر ساخته شده و بیشتر در جزیرهٔ اوآهو در هاوایی فیلم برداری شدهاست. قسمت مقدماتی و آزمایشی این مجموعه در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۴ پخش شد. بعد از آن تاریخ چهار فصل از این مجموعه به روی آنتن رفتهاست. مجموعه توسط شبکه ABC آمریکا، بد روبوت پروداکشنز و گرس اسکیرت پروداکشنز تهیه شدهاست و از شبکه ABC آمریکا در آمریکا پخش میشود. موزیک متن آن توسط مایکل جیاکینو ترکیب شدهاست. تهیه کنندگان اجرایی این مجموعه در حال حاضر آبراهامز، لیندلوف، برایان برک (Burk)، جک بندر (Bender) و کارلتون کیوز (Cuse) هستند. این مجموعه به خاطر هنرپیشگان زیاد خود و هزینه سنگین فیلمبرداری در هاوایی یکی از پرهزینه ترین مجموعههای تلویزیونی است
بقیه در ادامه مطلب
فصل ششم، قسمت اول
بعد از چند ماه انتظار، دوستداران سریال لاست به تماشای اولین قسمت فصل آخر آن نشستند. چند روز قبل از این قسمت، ویدیویی از بخشهای قبلی این سریال تهیه شده بود تا مروری بر اتفاقات پنج فصل قبل داشته باشد و تماشاگران را دوباره به حال و هوای سریال بازگرداند.خلاصه این قسمت:
در آخرین قسمت فصل قبل دیدیم که جولیت پس از سقوط در چاه بمب را منفجر کرد. در این قسمت کیت اولین نفری بود که پس از انفجار در جزیره به هوش آمد و بعد از ملحق شدن جک، سایر، جین، هرلی و مایلز مشخص شد که تئوری فارادی که جک را متقاعد کرده بود کاری کند تا بتوانند جلوی حوادثی که در آینده اتفاق افتاده را بگیرد، مؤثر نبوده. به همین دلیل سایر جک را مقصر مرگ جولیت میدانست. اما جولیت هنوز زنده بود و گروه سعی کردند که او را نجات دهند. سایر، جولیت را پیدا کرد و جولیت درحالی که میخواست موضوع مهمی را به او بگوید، مرد. از طرفی سعید که در فصل قبل گلوله خورده بود خونریزی زیادی داشت و هرلی به دنبال راه نجاتی برای او بود. در همین زمان جیکوب به دیدن هرلی آمد و از او خواست تا سعید را برای بهبودی به معبد ببرد. جک، کیت، هرلی و جین سعید را به معبدی که تاکنون در هیچ یک از قسمتها ندیده بودیمش بردند و با گروهی ناآشنا به رهبری یک ژاپنی در معبد مواجه شدند. سایر و مایلز هم پس از دفن کردن جسد جولیت توسط همین گروه دستگیر و به معبد آمدند.
در آخرین قسمت فصل پنجم همچنین دیدیم که جان لاک و بن به درون مجسمه رفتند و در آنجا با جیکوب ملاقات کردند و لاک، بن را وادار به کشتن جیکوب کرد. بیرون از مجسمه ایلانا و گروهش که جسد جان لاک را برای ریچارد آورده بودند اصرار داشتند به دیدن جیکوب بروند و چهار نفر از افراد مسلح آنها به درون مجسمه رفتند و سعی کردند که جان لاک را بکشند اما او ناپدید شد و دود سیاه آنها را از بین برد. بن که شاهد این اتفاقات بود متوجه شد که جان لاک واقعی همان است که بیرون مجسمه جسدش روی شنها افتاده، پس این مرد کیست؟
اما مهمترین موضوع این قسمت، بخشهایی بود که از نگاه جک و در پرواز اوشئنیک روی میداد. پروازی که از سیدنی به لوسآنجلس میرفت و سریال با سقوط هواپیما در جزیره و حوادث آن آغاز شده بود. اما در این قسمت، هواپیما سقوط نکرد و در لوسآنجلس فرود آمد. در حین پرواز، رز و همسرش در نزدیکی جک نشسته بودند، کیت دستبند به دست همراه مارشال، سایر، هرلی، لاک، چارلی، جین و سان و بقیه هم در پرواز بودند.
حرفهای ما:
اولین جملهای که جولیت پس از به هوش آمدن گفت این بود که "جواب نداد" اما بعدا که مایلز با جولیت مرده ارتباط برقرار کرد به سایر گفت که او میگوید "جواب داد"it works چرا نظر جولیت بعد از مرگ تغییر کرد؟
مردی که به شکل جان لاک ظاهر شده بود چرا بن را نکشت؟
در پرواز اوشئنیک بسیاری از اتفاقات دوباره و به شکل دیگری اتفاق میافتاد. چارلی در حال مرگ بود و مثل جزیره جک دوباره او را نجات داد. مارشال دوباره سرش ضربه خورد، بون به صحبت کردن با لاک علاقه نشان میداد و تابوت پدر جک و چمدان چاقوهای لاک که قبلا در جزیره دیده بودیم در پرواز گم شده بودند. دزموند در پرواز کنار جک بود اما یک دفعه ناپدید شد و ما در فصل اول دیدیم که دزموند در پرواز اوشئنیک نبود.
اما معبد که در قسمتهای قبلی ندیده بودیم ولی در فصل سوم بن از ریچارد خواست تا برای محافظت از گروه آنها را به سمت معبد هدایت کند و در فصل پنجم بن، سان و جان لاک به طرف معبد رفتند و سان بیرون آن ایستاد و بن و جان لاک به درون آن رفتند. و در زمان دارما هم ریچارد بن نوجوان را برای بهبود از دری به درون برد و شاید در چشمهای که در این قسمت دیدیم شفا داد.
صحنهی جالبی هم در این قسمت بود که از روی ابرها دوربین تا سطح آب و سپس زیر آن پایین میآمد و ما زیر اقیانوس جزیره را میدیدم: تابی که در محل زندگی افراد دارما بود و مجسمه.
و لاست همچنان ما را سردرگم میکند ...