یادبود زلزله سال ۷۵ اردبیل

 

 

 

سلام وصلوات برارواح همه جان باختگان زلزله استان اردبیل در 10اسفند 1375 ساعت۴:۳۰روزجمعه  .  

زلزله چگونه به وقوع پیوست وچه خاطره ایی از این رویداد طبیعی دارید ؟!

یک روز یعنی پنجشنبه 9اسفند حدود نیم متر برف باریده بود وجاده را کولاک بسته بوداز سرعین  تا روستای آلداشین راه باز بود وبقیه راه مسدود،بنده در اردبیل در دانشگاه مشغول تحصیل رشته کارشناسی زمین شناسی بودم اتفاقا"میهمان یکی از دوستانم دردانشگاه محقق اردبیل بودم (آقای عباس محبّی )درهمین زمان کلاس فوق العاده زبان انگلیسی داشتیم با ایشان به دانشگاه ما آمدیم فاصله بین دودانشگاه حدود یک کیلومتر است چون زنده یاد دکتر ولیزاده استاد زبان مابود وخیلی باحال وشوخ طبع داشت دقیقا"در کلاس 6 دانشگاه مشغول کلاس استاد بودیم که ناگهان یک صدایی با طول موج های مداوم مثل صدای هواپیما فضای کلاس استاد را بهم ریخت وچون درطبقه دوّم بودیم خیلی قابل لمس بود واستاد همه رابه حفظ آرامش دعوت کرد اماّبا رنگ وسرووضع ایشان معلوم بود که بدتر ازما ترسیده است فورا"به طبقه همکف سرازیر شدیم اماّصدای جیغ کشیدن خانم ها برشدت ترس ما می افزود !جالب اینجاست که ازراهی پابه فرار گذاشتیم که قبلا"می دانستیم راه ورودی پله به سالن طبقه همکف دراین مسیر بسته بود اما درآن زمان متوجه موضوع نشدیم وگرفتارگشتیم وصدای جیغ های دانشجویان خانم امان مارابریده بود با دوستم شیشه سالن راشکستیم وخانم هارا بطرف سالن کمک وهدایت شان نمودیم وخودمان رابه هلال احمر اردبیل رساندیم دیدیم ماشین پشت سرماشین آمبولانس زخمی می آورند پرسیدیم گفتند منطقه سرعین کلاّ" نابود شده است این یعنی پریده شدن رنگ از چهره مان وبه تپش افتادن قلبمان شد !بایکدستگاه آمبولانس خودمان رابه سرعین رساندیم هرچه خواستیم با تلفن ارتباط برقرار کنیم شماره قطع بود بالاخره درسرعین دیوارها فروریخته بود ومعلوم بود که وای به حال روستاهای اطراف که ازاستحکام لازم برخوردار نیستند تا روستای علیداشین آمدیم ولی از آن ببعد راه بسته بود آمبولانس نتوانست وبرگشت ولی من ودوستم دیدیم باتراکتور زخمی می آورند اتفاقا"دامادمان آقای علی گرشاد درستکار بود که 3 یا 4نفر زخمی آورده بود وتراکتور ها تا بازشدن را خیلی به درد می خوردند وبا دستگاه سنگین راه را بازکردند وتردد زیاد شد .اوّلین اکیب امداد ازتبریز آمده بود وزودتر ازاردبیل دست بکار شده بودند آفرین به غیورمردان آذری  تبریز که واقعا"ابتکارخودشان رابه نمایش گذاشتند وستاد معین آذربایجان شرقی فورا"درسرعین تشکیل شد وسازماندهی نیروهای امداد وکمک را بلا فاصله انجام می دادند .که از اینجا دست انسانهایی را که درفکر کمک وامداد به همنوعان خود بوده وهستند می بوسم وبرایشان آرزوی موفقیت می نمایم .